نشست ادبی به بهانه ی «آغاز هفتمین سال فعالیت انجمن داستان سیمرغ نیشابور»

گزارش تصویری:

پنجشنبه ۱۷ تیر ماه ۱۴۰۰

با حضور : مرتضی فخری، حجت حسن ناظر، امیرحسین روح نیا، مجید نصرآبادی، علی ملایجردی، مصطفی بیان، جواد دهنوخلجی، سمیه کاتبی، معصومه دهنوی، زهره محقق، فاطمه داغستانی و فروغ خراشادی

مکان: خانه داستان سیمرغ

...

استقلال انجمن را با حمایت علاقه‌مندان حوزه ادبیات حفظ کردیم

گفت و گوی خبرگزاری ایسنا با مصطفی بیان ، موسس و مدیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور

به بهانه آغاز هفتمین سال فعالیت انجمن داستان سیمرغ نیشابور

این انجمن با هدف کشف و معرفی استعدادهای جوانان، ارتقاء ادبیات داستان‌نویسی شهرستان و نیز تبادل تجربیات با نویسندگان مطرح و انجمن‌های فعال سایر نقاط کشور شروع به فعالیت کرد. شعار ما این است که می‌خواهیم نیشابور را علاوه بر شعر و موسیقی با ادبیات داستان‌نویسی به ایران و همچنین جهان معرفی کنیم. زنده‌یاد نادر ابراهیمی در کتاب «صوفیانه‌ها و عارفانه‌ها» اشاره کرده عطار، خالق منطق الطیر را یکسره شاعر می‌شناسند و نه داستان سرا؛ در حالی که عطار مانند فردوسی و نظامی، داستان سرا بودند.

در طول این سال‌ها و همچنین در دوران سخت کرونا، گاهی اوقات به درهای بسته برمی‌خوردیم اما با حمایت و راهنمایی دوستان و علاقه‌مندان به حوزه ادبیات، تلاش کردیم استقلال انجمن‌مان را حفظ کنیم.

به احتمال زیاد، کشورمان در یک، دو سال آینده درگیر ویروس کرونا خواهد بود. تلاش‌مان را می‌کنیم با رعایت پروتکل‌های بهداشتی و نیز استفاده از فضای مجازی، فعالیت‌های خود را ادامه بدهیم. مهم‌ترین برنامه‌های امسال و سال آینده، برگزاری «ششمین جایزه داستان سیمرغ» در سطح ملی و با حضور داوران مطرح کشوری، چاپ داستان‌های منتخب دوره‌ گذشته جایزه داستان سیمرغ و همچنین چاپ کتاب گروهی نویسندگان نیشابور است. 

من باور دارم نیشابور با پیشینه‌ غنی از فرهنگ، هنر و ادبیات، مانند شیراز و تهران و جنوب کشور، نویسندگان خیلی خوبی دارد که باید دیده شوند و داستان‌های آن‌ها خوانده شود. چاپ چنین کتابی می‌تواند به ادبیات‌ داستان نویسی نیشابور و همچنین کشور کمک کند.

تجربه موفقیت‌آمیز کشورهای پیشرفته نشان داده که بسیاری از فعالیت‌های ادبی، هنری، فرهنگی، اجتماعی و نیز محیط زیستی توسط انجمن‌های مردمی و سازمان‌های مردم نهاد صورت گرفته است. حتی جوایز معتبر ادبی و علمی در اروپا توسط بنیادها، انجمن‌ها و دانشگاه‌ها برگزار می‌شود. انجام این گونه فعالیت‌های مدنی نیازمند استقلال در عمل است.

 به اعتقاد من «استقلال» و «تجربه» انجمن‌ها و سازمان‌های مردم نهاد بازوی کمکی خیلی خوبی است برای دولت‌ها. شکل گرفتن استقلال، نیازمند اعتمادسازی دو طرف از سوی مردم و دولت است که می‌تواند موانع را از سر راه بردارد.

متن کامل این گزارش را می توانید در سایت زیر بخوانید:

https://www.isna.ir/news/1400041712153/

 

گفت و گو با حامد اناری ، منتخب اول ، بخش منطقه ای ، پنجمین جایزه ملی داستان سیمرغ

می خواهم روزی فیلم خودم را بسازم

گفت و گو با حامد اناری ، منتخب اول ، بخش منطقه ای ، پنجمین جایزه ملی داستان سیمرغ

چاپ شده در هفته نامه «خیام نامه» ، شماره ۴۸۲ ، دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹

متن کامل گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید :

http://bayanstory.com/?p=1203

گفت و گو با مرتضی امینی پور ، منتخب اول ، پنجمین جایزه ملی داستان سیمرغ

برای نوشتن داستان باید آدم ها را تماشا کنی همه به فکر سیر کردن جسم و روح خودند!

گفت و گو با مرتضی امینی پور ، منتخب اول ، پنجمین جایزه ملی داستان سیمرغ

چاپ شده در هفته نامه «خیام نامه» ، شماره ۴۸۲ ، دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹

متن کامل گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید :

http://bayanstory.com/?p=1200

داستان کوتاه «سگ ولگرد» صادق هدایت مرا با فضای خاص داستان نویسی آشنا کرد.

داستان کوتاه «سگ ولگرد» صادق هدایت مرا با فضای خاص داستان نویسی آشنا کرد.

گفت و گوی وبلاگ انجمن داستان سیمرغ نیشابور با مریم آمارلو

به تازگی رمان «عطر مرگ در خیاط خانه مادام» نوشته مریم آمارلو توسط انتشارات سیب سرخ به چاپ رسیده است.

مریم آمارلو متولد سال 1359 در نیشابور و یکی از نویسندگان جوان و پُرکار است. سه رمان، یک مجموعه داستان و یک مجموعه شعر در سال های گذشته از او منتشر شده است.

دو رمان او : «درهایی به اتاقک زیر آشپزخانه» (نشر مروارید) و «گم و گور» (نشر نصیرا) نامزد جایزه ادبی نوفه در سال های 97 و 98 شد.

اغلب آثار مریم آمارلو با استقبال گرم منتقدان و اهالی ادبيات مواجه شده و او تا به‌ حال جوايز فراوانی را از جشنواره‌های ملی دريافت كرده: جايزه ادبی لیراو، جشنواره داستان کوتاه پرراس و جشنواره داستان نویسی افسانه ها . همچنین برخی از داستان های او در مجله ی ادبی فصل شیراز، فصلنامه ادبی سدا، مجله ادبی جن زار و مجله ی نقطه بند منتشر شده است.

امسال نیز ، داستان «بودن یا نبودن» نوشته ی مریم آمارلو در مجله ی ترک زبان ترکیه (مجله ی کاغذی لاجوردی) ترجمه و منتشر شده است. مریم آمارلو در کنار نوشتن، در ساخت چند فیلم کوتاه داستانی و انیمیشن حضور داشته است که برخی از آنها به جشنواره های فیلم منطقه ای راه یافته است. او دوره های فیلمسازی را در انجمن سینمای جوان نیشابور در سال های ۸۴ تا ۸۶ گذراند. و همزمان در تئاتر گل و قداره ، به کارگردانی جواد گنجی نوشته ی بهزاد فراهانی برداشت آزاد از داش آکل هدایت نقش بلقیس را از جوانی تا پیری ایفا کرده و نیز در تئاتر مجلس ضربت زدن هم ایفای نقش کرده است. همچنین در انجمن سینمای جوان نیشابور چند فیلم کوتاه داستانی و انیمیشن ساخته و با بچه های انجمن سینما جوان همکاری داشته است.

مریم آمارلو توضیح می دهد: «در سال ۹۰ دوباره به تهران بازگشتم و دوره‌های فیلمسازی را در موسسه ی کارنامه در کلاس های استاد ناصر تقوایی دنبال کردم و چند فیلم کوتاه ساختم و در همان حین شروع به مطالعه ی جدی ادبیات کردم.»

چه انگیزه ای باعث شد به نوشتن رو بیاورید؟

در ابتدا داستان کوتاه سگ ولگرد مرا با فضای خاص داستان نویسی صادق هدایت آشنا کرد و در کنارش خواندن شاملو ، جهت داد به کلمه ها و فضاهای من در داستان کوتاه و شعر و بعد رمان شازده احتجاب گلشیری و رمان های رب گری یه ، ترجمه ی منوچهر بدیعی، ژلوزی ، در تو در تو و مجموعه مقالات رب گری در کتاب آری و نه به رمان نو، مرا در حد خودم با فضای رمان پست مدرن آشنا کرد که در کنارش مجموعه آثار مارکز به خصوص طوفان برگ وکسی به سرهنگ نامه نمی نویسد به این جریان جهت داد و همچنین داستان های معاصر آمریکای لاتین، اینها بیشترین چیزهایی هست که من از آنها تاثیر گرفته ام و رمان ها و داستان های دیگری مثل شام خانوادگی از ایشی گورو ، زنی در ریگ روان ، در جستجوی زمان از دست رفته، خانواده ی روگن زولا، مرگ قسطی سلین ، موج ها و به سوی فانوس دریایی ویرجینیا وولف و همچنین آثار بکت و نمایشنامه های آلبی و مک دونا و نمایشنامه های دیگری که الان حضور ذهن ندارم و هم اکنون که در حال خواندن مجموعه کارهای داستایفسکی و تالستوی هستم که به نظر من شیاطین و برادران کارامازوف و ابله و رستاخیز و مرگ ایوان ایلیچ از کارهای خوب شان است.

شما که هم رمان می ‌نويسيد و هم داستان کوتاه، فکر می ‌کنيد داستان کوتاه نوشتن سخت تر است یا رمان ؟

رمان یک جریان و روایت کاملا مستقل هست به ابعاد یک ابدیت از یک ابتدا تا یک انتهایی که می تواند در ذهن مخاطب همینطور ادامه داشته باشد با کاراکترهایی که می آیند و می روند و دارای گذشته و حال و آینده هستند با تمام خوشحالی ها و دردها و رنج ها و اتفاقاتی که براشون می افتد، این قالب یک رمان است که یک چیز بدیهی ست اما این به کنار آنچه که مهم است شیوه ی این روایت و نگاه مستقل نویسنده به تمام احساس ها و افکار فارغ از هر جریان دیکته شده ای طوری که رمان جهان خاص خودش را خلق کند و جهان جدیدی را به ما ارایه بدهد با نگاه ها و راهکارها و آرمان های خاص خودش و مختص دنیایی که در آن خلق شده.

داستان کوتاه یک برش از زندگی ست و اصلا قرار نیست اتفاقی در آن بیفتد یا نیفتد ، ممکنه که یک چیز عجیب و غریبی در آن رخ بدهد و ممکنه که اصلا هیچ اتفاقی نیفته مثل شام خانوادگی ایشی گورو که بعد از خواندنش در ذهن ما اتفاق می افتد، داستان کوتاه هیچ تعهدی به مخاطبش ندارد و در هیچ قید و بندی نیست حتی نویسنده ی داستان کوتاه وقتی خودش را در حین نوشتن داستان از هر پیش زمینه ی فکری رها کند ،جریان نوشتن او را به سمتی می‌برد که بعد از تمام شدن داستان تازه نویسنده متوجه ی ساختار نوشتار که خودبخودی و به صورت نامریی در اثر لایه های فکری نویسنده شکل گرفته می شود.

به نظر من شیوه ی روایت در «خشم و هیاهوی» فاکنر نمونه ی برگزیده یک رمان پست مدرن است به خصوص فصل اول.

مصطفی بیان /   ۱۶ اسفند ۱۳۹۹

گفت و گوی مصطفی بیان با شیوا مقانلو

ادبیات معاصر ما کلید اصلی را گم کرده است

گفت و گوی مصطفی بیان ، داستان نویس و دبیر انجمن داستان سیمرغ نیشابور با شیوا مقانلو / روزنامه آرمان ملی / یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۹ / شماره ۸۴۷

شیوا مقانلو متولد سال ۱۳۵۴ ، داستان نویس، مترجم و مدرس است و داوری چند جایزه ادبی را در کارنامه دارد. سال ۱۳۹۲ برنده دیپلم افتخار جایره ادبی مهرگان برای مجموعه داستان «آن‌ها کم ازماهی ها نداشتند» شد. برخی از داستان‌های کوتاه شیوا مقانلو تاکنون به زبان‌های انگلیسی، لهستانی، ترکی استانبولی و کردی ترجمه و در مجلات چاپ شده‌اند. تابستان امسال رمان جدید او با عنوان «اسرار عمارت تابان» به همت نشر نیماژ راهی بازار کتاب شد که در مدت زمان کوتاهی به چاپ دوم رسید. «اسرار عمارت تابان» رمانی معمایی – پلیسی – ماجراجویی است. سه شخصیت اصلی داستان عازم کاوشی محرمانه در عمارتی اربابی و رازآلود در خراسان شمالی با عنوان قلعه بلقیس می شوند.

آنچه می خوانید گفت و گو با «شیوا مقانلو» درباره ی کتاب جدیدش و جهان داستانی اوست.

متن کامل گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید:

http://www.armanmeli.ir/fa/news/main/299445

http://bayanstory.com/?p=1127

گفت و گو با هادی خورشاهیان به بهانه انتشار رمان «من فقط دو نفر را کشته ام»

گفت و گوی مصطفی بیان با هادی خورشاهیان به بهانه انتشار رمان جدیدش

متن کامل گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید:

http://bayanstory.com/?p=1060

چاپ شده در دو هفته نامه آفتاب صبح نیشابور / 28 دی 1398

 

گفت و گو با پونه شاهی به بهانه انتشار چاپ دوم کتابش

گفت و گو با پونه شاهی به بهانه ی انتشار چاپ دوم کتابش

چاپ شده در نشریه آفتاب صبح نیشابور /  چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۹۸ / شماره ۷۱

متن کامل گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید :

http://bayanstory.com/?p=1031

گفت و گو با حمید بابایی به بهانه ی چاپ دوم رمان پیاده

نویسنده ی خوب در جامعه ی کنونی نویسنده ی مرده است!

گفت و گو با حمید بابایی به بهانه ی چاپ دوم رمان پیاده

پیاده که می شویم، هوا گرگ و میش است. زمین کنار جاده سنگلاخی است و گویی با گاوآهن شخمش زده اند. حال و هوای این جا شبیه سکانسی از فیلم های روسیه ی استالینیستی است؛ فقط دسته ای کارگرِ مشغول کار کم دارد. باد سردی می وزد و تنم می لرزد. دو سرباز نگهبانی می دهند، توی برجک هایی که از دو طرف به ساختمانی چسبیده اند که نمای آجر سه سانت زرد دارد. سرباز دیگری روی بام ساختمان است و هرازگاهی به سمت ما سرک می کشد. ساختمان شبیه دروازه قرآن شیراز است با چند نگهبان مسلح اطرافش. (بخشی از رمان پیاده).

«حمید بابایی» متولد ۱۳۶۴ از تهران است. نوشتن را از نوجوانی آغاز کرد اما از سال ۸۰ نوشتن را به صورت جدی در فرهنگسرای اشراق شروع کرد و تا اکنون مدام در حال نوشتن در حوزه داستان است. نویسنده پُر کاری است. یا نقد می نویسد، یا داستان و یا گزارش. از سال ۸۷ که اولین نقدهایش در مطبوعات منتشر شد تا اکنون به عنوان منتقد و روزنامه نگار ادبی با بسیاری از روزنامه ها و سایت های ادبی همکاری داشته است. حمید بابایی ده سال هم به عنوان مدرس ادبیات داستانی در شرق تهران فعالیت داشته است. دو رمان منتشر شده دارد. «پیاده» سال ۹۴ توسط نشر مروارید منتشر شد و رمان «خاکسفید» که سال ۹۷ نشر نیماژ آن را به بازار عرضه کرد. حمید بابایی، پاییز ۱۳۹۰ مانند خیلی از پسرها برای گذراندنِ دوره ی آموزشی به پادگان شهید هاشمی نژاد نیشابور آمد. آمدنِ او باعث شد تا چهار سال بعد رمانِ «پیاده» را منتشر کند. رمانی که نامزد جایزه ی ادبی «هفت اقلیم» و «جایزه داستان شیراز» در سال ۹۵ شد. به بهانه ی چاپ دوم رمان «پیاده» گفت و گویی با او داشتم.

متن کامل گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید :

http://bayanstory.com/?p=1003

 

بزرگترین ثروت نویسنده تخیلش است

بزرگترین ثروت نویسنده تخیلش است

گفت و گوی ماهنامه ی سایه سپید با مصطفی بیان، به بهانه ی انتشار مجموعه داستان جدیدش با عنوان «بزقاب» و همچنین انجمن داستان سیمرغ نیشابور و جایزه ملی داستان کوتاه سیمرغ

چاپ شده در شماره ی چهارم / تیر ماه 1398

متن کامل گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید:

http://bayanstory.com/?p=959

گفت و گوی خبرگزاری ایبنا با نویسنده مجموعه داستان بزقاب

مصطفی بیان در گفت ‌وگو با ایبنا عنوان کرد:

 

اشاره به زادگاه نویسنده نقطه قوت کتاب است

تاریخ انتشار : دوشنبه 2 ارديبهشت 1398

مصطفی بیان می‌گوید: سعی کرده‌ام که هر داستان حاوی پیامی چه در بعد اجتماعی و چه غیراجتماعی باشد و اینکه در برخی داستان‌هایم به ابزارهای موسیقی یا ابزارهای دیگر بها می‌دهم، دلیل خاصی داشته است که بر درون‌مایه داستان تاکید دارد.

مصطفی بیان، نویسنده جوان اهل نیشابور در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، از انتشار اولین کتاب خود با عنوان «بُزقاب» خبر داد و گفت: اولین کتاب چاپ شده من، یک مجموعه داستان شامل 33داستان است که اکثر داستان‌های آن در نشریه‌های مختلف چاپ شده است. البته تعداد کمی از این داستان‌ها هم چون تازه بود، تا به حال جایی چاپ نشده، ولی در این مجموعه کار شده است.

او ادامه داد اکثر داستان‌های این کتاب منتخب یا نامزد یک سری جوایز بوده، که در پشت جلد کتاب به آن‌ها اشاره شده است. داستان‌های این مجموعه رئال و مربوط به مسائل اجتماعی، اقتصادی، روابط آدم‌ها در حوزه‌های مختلف است.

موسس انجمن داستان سیمرغ نیشابور درباره شیوه داستان‌نویسی خود اظهار کرد: در داستان‌هایی که می‌نویسم، سرگرمی یک بعد آن است ولی دوست دارم داستان‌هایم حاوی پیامی برای مخاطب باشد و روی محتوای داستان خیلی تاکید دارم. اگر در همین مجموعه توجه داشته باشید، سعی کرده‌ام که هر داستان حاوی پیامی چه در بعد اجتماعی و چه غیراجتماعی باشد و اینکه در برخی داستان‌هایم به ابزارهای موسیقی یا ابزارهای دیگر بها می‌دهم، دلیل خاصی داشته است که بر درون‌مایه داستان تاکید دارد.

نویسنده مجموعه داستان «بُزقاب» اشاره به زادگاه نویسنده در برخی داستان‌های این مجموعه را نقطه قوت دانست و افزود: خیلی خوب است که نویسنده‌ها در آثارشان، اشاره‌ای هم به زادگاه خودشان داشته باشند؛ مخصوصا در ادبیات اقلیمی. البته در داستان‌های این مجموعه که بنده اسم نیشابور یا روستاهای آن را آورده‌ام؛ به صورت تخصصی نمی‌توانیم بگوییم که جزو ادبیات اقلیمی هست یا نه، ولی باید سعی کنیم آن عِرقی که نسبت به زادگاه خود داریم؛ را در ادبیات خود بیاوریم.

بیان در ادامه به جلسه‌های ادبی و نقد که در نیشابور پایه‌ریزی کرده، اشاره کرد و گفت: نیشابور به دلیل اینکه زادگاه عطار و خیام است؛ در حوزه شعر خیلی خوب فعال است؛ ولی در حوزه داستان و ادبیات داستانی متاسفانه فعالیت‌ها خیلی کمتر است. ما از چهار سال پیش انجمنی به نام «انجمن داستان سیمرغ نیشابور» راه انداختیم و این فرصتی شد تا خیلی از نویسندگان نوپا و حرفه‌ای و حتی نویسندگان نیشابوری که ساکن شهرهای دیگر هستند، را پیدا کنیم و در یک شبکه جمع کنیم و از این طریق با هم در ارتباط باشیم تا اگر جلسه نقد یا رونمایی یا جشن‌امضا و... داشته باشیم، از این طریق یکدیگر را باخبر کنیم و در مجموع اخبار کتاب و داستان نیشابور اطلاع‌رسانی می‌شود.

وی افزود: علاوه بر آن، سال 1394 «انجمن داستان سیمرغ نیشابور»، جایزه مستقل «داستان کوتاه سیمرغ» را پایه‌گذاری کرد؛ که مجموعه داستان‌های منتخب سه دوره این جایزه از سال 94 تا 96 با عنوان «در خانه ما کسی یانگ را دوست نداشت» گردآوری و در سال 1397 توسط نشر داستان منتشر شده است. این جایزه که به کمک تعدادی داور غیر بومی برگزار شده، تا به حال در سطح منطقه‌ای بوده؛ اما سعی داریم دوره پنجم این جایزه را در سال جاری در سطح ملی برگزار کنیم.

لازم به ذکر است مجموعه داستان «بُزقاب» نوشته مصطفی بیان در 171 صفحه و با بهای 29هزار و 500 تومان از طرف انتشارات روزنه چاپ و روانه بازار کتاب شده است. ایبنا

http://ibna.ir/fa/doc/shortint/274303/%D8%A7%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%B7%D9%87-%D9%82%D9%88%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8

گفت و گو با نویسنده برگزیده چهارمین جایزه داستان کوتاه سیمرغ

نوشتن برای زنان جولانگاه آزادی است

گفت و گو با مونا بدیعی جوان، نویسنده برگزیده چهارمین جایزه داستان کوتاه سیمرغ

چاپ شده در دو هفته نامه «آفتاب صبح نیشابور» / دو شنبه 29 بهمن 1397

متن کامل گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید:

http://bayanstory.com/?p=915

 

گفت و گو با فریده ترقی به بهانه انتشار کتاب جدیدش

Image result for ‫فریده ترقی‬‎

گفت و گو با فریده ترقی به بهانه انتشار کتاب جدیدش

«فریده ترقی»، متولد آذر ماه 1347، شهرستان نیشابور و فارغ ‌التحصیل رشته شیمی از دانشگاه شیراز است. سال 73 در شرکت آب و برق جزیره کیش استخدام شد و به مدت بیست سال ریاست آزمایشگاه شیمی را بر عهده داشت. داستان کوتاه «کلاغ مرده» اثر فریده ترقی جزء ده اثر برگزیده بنیاد شعر و ادبیات ایرانیان شناخته شد و به تبع آن در تور بزرگداشت «جلال آل احمد» توسط این بنیاد در شهریور ماه سال 96 حضور یافت. داستان های «پشتیبان»، «وکالت بی ارزش» و «پنج شب در اتاق کرایه ای» از این بانوی نویسنده به ترتیب در اولین جایزه ملی خلیج فارس، سومین جایزه ملی داستان کوتاه عطران و سومین جایزه داستان کوتاه سیمرغ مورد تقدیر قرار گرفته شد.

مجموعه داستان «عبور از نقطه تلاقی» اثر فریده ترقی شامل پانزده داستان کوتاه، تابستان امسال توسط نشر عطران منتشر شد. به بهانه انتشار این کتاب، گفت و گویی با او انجام دادیم.

متن گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید:

http://bayanstory.com/?p=875

چاپ شده در دو هفته نامه «آفتاب صبح نیشابور» / شنبه 5 آبان 1397

 

گفت و گو با لیلا پاپلی یزدی به بهانه انتشار رمان جدیدش

گفت و گو با لیلا پاپلی یزدی به بهانه انتشار رمان جدیدش

«لیلا پاپلی یزدی»، متولد خرداد 1357 در پاریس و دارای مدرک دکتری باستان شناسی است. «زندگی خانم کاتیوشا ب. و همکاران تمام فلزی ‌اش» اولین رمان منتشر شده ی اوست که اواخر سال 1396 توسط انتشارات روزنه روانه ی بازار کتاب شد. پاپلی یزدی معتقد است که یک نویسنده ی حرفه ای نیست، هرگز در هیچ کارگاه داستان نویسی شرکت نکرده است و حتی هرگز داستان هایش را برای مخاطبی نخوانده است. او می گوید: «روش من اینگونه است که می گذارم ذهنم آزادانه خیال پردازی کند. خودش جهان مورد نظرش را خلق کند و در آن زندگی کند.»

لیلا پاپلی یزدی، ساکن نیشابور است. او در کنار انتشار رمان، در حوزه تخصصی اش کتاب و مقالات مختلفی منتشر کرده است. آنچه می خوانید گفت و گویی است با لیلا پاپلی یزدی پیرامون رمان جدیدش که گریزی نیز زده می شود به جهانی داستانی او.

مصطفی بیان / داستان نویس

این گفت و گو در دو هفته نامه «آفتاب صبح نیشابور» ، شماره ۴۵ ، دوشنبه ۲۷ فروردین ۹۷ به چاپ رسید.

متن گفت و گو را می توانید در سایت زیر بخوانید:

http://bayanstory.com/?p=795

 

گفت و گو با معصومه دهنوی ، نویسنده برگزیده سومین جایزه داستان کوتاه سیمرغ

نشریه خاتون شرق / نیمه دوم بهمن 96

علاقه به نوشتن و کتاب خواندن را مادرم به من هدیه داد.

گفت و گو با معصومه دهنوی ، نویسنده برگزیده سومین جایزه داستان کوتاه سیمرغ

آیین اختتامیه «سومین جایزه داستان کوتاه سیمرغ» به همت انجمن داستان سیمرغ نیشابور، عصر پنجشنبه 28 دی ماه با حضور مدیران، داستان نویسان، هنرمندان، داوران کشوری و علاقه مندان به داستان و داستان نویسی در پردیس سینمایی شهر فیروزه نیشابور برگزار شد و در مجموع از میان 110 داستان رسیده از نویسندگان نیشابوری، از سراسر کشور، معصومه دهنوی با داستان «فنس پاره»، تندیس سیمرغ، دیپلم افتخار و جایزه نقدی یک میلیون و پانصد هزار تومانی را به خانه برد و رتبه ی اول را کسب کرد.

«معصومه دهنوی»، متولد دی ماه سال هفتاد و یک و ساکن نیشابور است. او در جشنواره ی های مختلف ادبی مانند کبوتر حرم (سال های 1395 و 1396) و بخش رمان «داستان انقلاب» رتبه های برتر و شایسته تقدیر را دریافت کرده است. همچنین در اولین جایزه داستان کوتاه سیمرغ برای داستان «بازی» مقام اول را از آن خود کرد.

معصومه دهنوی، نویسنده پُرکار و موفق در بین نسل جوان شهرستان نیشابور است. او مادر سه دختر است؛ اما با این وجود با اشتیاق فراوان می نویسد و کتاب های بسیاری مطالعه می کند.

متن گفت و گو را در سایت زیر بخوانید :

http://bayanstory.com/?p=777

چاپ شده در نشریه «خاتون شرق» / نیمه دوم بهمن 1396

 

گفت و گو با محمد اسعدی به بهانه انتشار مجموعه داستان «جوالدوز شیطان»

محمد اسعدی

شیدای شیراز خراسان هستم.

گفت و گو با محمد اسعدی به بهانه انتشار مجموعه داستان «جوالدوز شیطان»

 

محمد اسعدی، متولد خرداد 1339 در شهر نیشابور. فارغ التحصیل دوره لیسانس اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی و فوق لیسانس مدیریت اجرایی از پردیس فارابی دانشگاه تهران. حدود بیست سال است در فرهنگسراهای تحت پوشش سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در پست های مدیریت فرهنگی و هنری و مالی و اداری مشغول فعالیت است. در حال حاضر معاون مالی و اداری مدیریت مراکز فرهنگی و هنری منطقه سه تهران و فرهنگسرای ارسباران است.

فعالیت هنری را در سال ۱۳۶۰ با آموزشِ نوازندگی ویلن و تئوری موسیقی با آقای منوچهر اشرف زاده آغاز کرد. بعد از یک سال کار، به علت محدودیت های آموزش موسیقی در آن سال ها و عزیمت به تهران، نگارش داستان کوتاه را در سال ۱۳۶۳ با استاد ناصر ایرانی در کانون پرورش فکری آغاز کرد و در همان سال ها داستان کوتاه «دوچرخه قرمز» در مسابقه داستان کوتاه جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران به عنوان مقام دوم برگزیده و در مجموعه داستان «بعد از باران» از انتشارات جهاد دانشگاهی چاپ شد.

در دهه شصت و هفتاد، عضو انجمن ادیب نیشابوری و انجمن سخن نیشابور زیر نظر استاد بی ریای گیلانی متخلص به «شیدا» و درکنار دکتر محسن ذاکرالحسینی، دکترجواد محقق نیشابوری، حیدر یغما و خانم نوشین گنجی و دیگر شعرای نیشابور، در زمینه شعر کار کرد. علی رغم علاقه فراوان به فعالیت های فرهنگی و هنری، مدت ها به دلیل خدمت سربازی و مشغله کاری و ازدواج فرصت فعالیت هنری و ادبی را  پیدا نکرد. فعالیت مجدد خود را از سال ۱۳۹۰ با کسب مقام در جشنواره شعر رضوی آغاز کرد.

فعالیت داستانی جدی را از سال ۹۳ با حضور در کارگاه های داستان محمدرضا گودرزی آغاز کرد. داستان کوتاه «ویلن طلایی» به مرحله نهایی مسابقه داستان کوتاه جشنواره افسانه ها و دومین جایزه داستان کوتاه سیمرغ در سال، ۹۴ و ۹۵ راه یافت. همچنین در سوگواره شعر عاشورایی در شیراز در سال ۹۵ با شعر «دست دستان» نائل به کسب مقام اول شد. در سال 95 در جشنواره مجازی کتابخوانی که در سطح ملی توسط فرهنگسرای عطار نیشابوری برگزار گردید با تحلیل رمان سرزمین گوجه های سبز برنده نوبل 2009 از نویسنده آلمانی به نام هرتا مولر مقام دوم را کسب کرد. همچنین در سال 96 داستان کوتاه  «فراموشی» در جشنواره نسیم کلمات، شایسته تقدیر شناخته شد.

در حال حاضر با حضور در کارگاه ها و نشست های داستانی و شعر به داستان خوانی و شعرخوانی و نقد داستان در تهران مشغول است. به بهانه انتشار مجموعه داستان «جوالدوز شیطان» در تیر ماه امسال توسط انتشارات خورشید آفرین گفت و گویی با او داشتیم.  

متن کامل گفت و گو را در سایت زیر بخوانید:

http://bayanstory.com/?p=714

چاپ شده در دو هفته نامه «آفتاب صبح نیشابور» / سه شنبه 27 تیر 96

مصطفی بیان

 

گفت و گو با نویسنده برگزیده جایزه داستان کوتاه سیمرغ

نجمه باغیشنی

آرزو می‌کنم روزی برسد که با خاطری آسوده‌ تر بگویم نویسنده‌ ام.

گفت و گو با نویسنده برگزیده جایزه داستان کوتاه سیمرغ

آیین اختتامیه دومین جایزه داستان کوتاه سیمرغ به همت انجمن داستان سیمرغ نیشابور، عصر پنجشنبه 5 اسفند ماه با حضور شهردار، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، داوران کشوری، چهره ها و دوستداران ادبیات داستانی در فرهنگسرای وکیلی برگزار شد. و در مجموع از میان 77 داستان رسیده از نویسندگان نیشابوری، از سراسر کشور، نجمه باغیشنی با داستان «در فاصله ‌ی چند نخی که میان ماست»، تندیس سیمرغ، دیپلم افتخار و کارت هدیه ده میلیون ریالی را به خانه برد و رتبه ی اول را کسب کرد.

متن گفت و گو در سایت زیر :

http://bayanstory.com/?p=673

چاپ شده در نشریه «آفتاب صبح نیشابور» / شماره 26 / 28 اسفند 95

گفت و گوی من با نشاط داودی ، داستان نویسِ نیشابوری و سفیر نیکوکاری

گفت و گوی من با نشاط داودی ، داستان نویسِ نیشابوری و سفیر نیکوکاری

 

 

این گفت و گو در شماره ی پنجم (28 فروردین 95) هفته نامه ی «آفتاب صبح نیشابور» به چاپ رسیده است.

متن گفت و گو در سایت زیر قرار دارد:

http://bayanstory.com/?p=505